آقای ف شهروند روزی به کره ماه سفر کرد و در راه برگشت چندتا آدم فضایی را برای گردش به زمین آورد در راه برگشت ودر سفینه فضایی برای آنها کلاس آموزش یک شهروند خوب بودن را برگزار کرد
درس اول : راه رفتن در کوچه و خیابان
بخش دوم
شما، بله شما که با بچه به زمین آمده اید حواستان باشد با آن کالسکه ای که بیشتر شبیه تانک است راه نیافتید توی پیاده رو . اینجوری نصف بیشتر پیاده رو را اشغال می کنید وراه برای عبور آدم ها بسته می شود. میبینید اینجا چقدر پیاده روهای مرتبی دارد . شما یک دفعه دیده اید یک آدم با موتور سیکلت یا دوچرخه بیاید داخل پیاده رو؟ ندیده اید دیگر . پس لطفاَ نظم دنیای مارا به هم نزنید.
چتر نجات و کیف فضایی تان را طوری در دست تکان ندهید که برود توی چشم و چال آدم ها . بعد می گویند آدم ها میهمان واز نیستند. آخه با عبور هر کدام از شما توی پیاده رو شهر ما خون راه می افتد. شما چه موقع می خواهید آداب راه رفتن را یاد بگیرید ؟اتفاقاَ ایشان جلو این همه آدم محترم آب دهانش را با سر وصدای بسیار انداخت توی خیابان .
نخند مو قشنگ ، خود حضرت عالی که موهایت را به سبک خفاش درست کرده ای وقتی توی خیابان راه می روی دنبال سرت یک ماشین بازیافت راه می افتد که پوست تخمه و کاغذ باطله و پوست شکلات و آدمس و میوه ای را که تولید کرده ای ، جمع کند خوب است که من لااقل سیگار کشیدن را به شما یاد نداده ام والا پاکت سیگار هم به اینها اضافه می شود.
یک شیء هست به اسم سطل زباله ، آشغالهامعمولا در این ظرف قرار می گیرد . تا شما مثل آدم ها این چیزها را یاد بگیرید ، عمر من تمام می شود.
ادامه دارد.............